نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 148
(هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ
مِنْ طِينٍ).
درست است كه
آفرينش ما از پدران و مادرانمان بوده است، نه از خاك ولى چون آفرينش انسان نخستين
از خاك و گل بوده است، درست است كه به ما نيز چنين خطابى بشود.
سپس به مراحل
تكاملى عمر انسان اشاره كرده مىگويد:" پس از آن مدتى را مقرر ساخت كه در اين
مدت انسان در روى زمين پرورش و تكامل پيدا كند" (ثُمَّ
قَضى أَجَلًا).
اجل در اصل
به معنى" مدت معين" است، و" قضاء اجل" به معنى تعيين مدت و يا
به آخر رساندن مدت است، اما بسيار مىشود، كه به آخرين فرصت نيز اجل گفته مىشود،
مثلا مىگويند" اجل دين" فرا رسيده است يعنى آخرين موقع پرداخت بدهى
رسيده است، و اينكه به فرا رسيدن مرگ نيز اجل مىگويند به خاطر اين است كه آخرين
لحظه عمر انسان در آن موقع است.
سپس براى
تكميل اين بحث مىگويد:" اجل مسمى در نزد خدا است" (وَ
أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ.) و بعد مىگويد شما افراد مشرك
درباره آفرينندهاى كه انسان را از اين اصل بى ارزش يعنى گل آفريده و از اين مراحل
حيرت انگيز و حيرتزا گذرانده است شك و ترديد به خود راه مىدهيد، موجودات
بىارزشى همچون بتها را در رديف او قرار داده، يا در قدرت پروردگار بر رستاخيز و
زنده كردن مردگان شك و ترديد داريد.
(ثُمَّ أَنْتُمْ
تَمْتَرُونَ).
اجل مسمى
چيست؟
شك نيست كه
كلمه" اجل مسمى" و" اجلا" در آيه به دو معنى است و اينكه بعضى
هر دو را به يك معنى گرفتهاند با تكرار كلمه" اجل" مخصوصا با ذكر قيد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 148