نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 287
موارد به اصطلاح" غايت داخل در مغيا است" يعنى" حد" نيز
داخل در حكم" محدود" است [1] 3- كلمه" ب" كه در" بِرُؤُسِكُمْ" مىباشد
طبق صريح بعضى از روايات و تصريح بعضى از اهل لغت به معنى" تبعيض"
مىباشد، يعنى" قسمتى" از سر را مسح كنيد كه در روايات ما محل آن به يك
چهارم پيش سر، محدود شده و بايد قسمتى از اين يك چهارم هر چند كم باشد با دست مسح
كرد- بنا بر اين آنچه در ميان بعضى از طوائف اهل تسنن معمول است كه تمام سر و حتى
گوشها را مسح مىكنند، با مفهوم آيه سازگار نمىباشد.
4- قرار گرفتن" ارجلكم" در كنار" رؤوسكم" گواه بر اين است
كه پاها نيز بايد مسح شود نه اينكه آن را بشويند (و اگر ملاحظه مىكنيم"
ارجلكم" بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است كه عطف بر محل" بِرُؤُسِكُمْ" است نه
عطف بر" وجوهكم") [2] 5- كعب در لغت بمعنى برآمدگى پشت پاها و هم بمعنى مفصل
يعنى نقطهاى كه استخوان ساق پا با استخوان كف پا مربوط ميشود آمده است [3]
[1]" سيبويه" كه از ادباى
مشهور لغت عرب است مىگويد: هر جا ما بعد الى و ما قبل آن از يك جنس باشند، ما بعد
داخل در حكم است و اگر از دو جنس باشند خارج است (مثلا اگر گفته شود تا آخرين ساعت
روز امساك كن مفهومش اين است كه آخرين ساعت را نيز امساك كن و اگر گفته شود تا اول
شب امساك كن مفهومش اين است كه اول شب داخل در حكم نيست) (المنار جلد 6 صفحه 223.)
[2] شك نيست كه در ميان"
وجوهكم" و" ارجلكم" فاصله نسبتا بسيار است و لذا عطف بر آن بعيد به
نظر مىرسد به علاوه جمع كثيرى از قراء نيز" ارجلكم" را با كسره
خواندهاند.
[3] در قاموس" كعب" به سه
معنى ذكر شده:" برآمدگى پشت پا" و" مفصل" و"
قوزكها" كه در دو طرف پا قرار دارند، اما با توضيحى كه در سنت وارد شده مسلم
است كه منظور از قوزكها نيستند، ولى در اينكه آيا منظور استخوان بر آمده پشت پا يا
مفصل است در ميان فقها اتفاق نظر نيست و در هر حال احتياط آنست تا مفصل مسح شود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 287