نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 261
سهمى از گوشت بر مىداشت، و چيزى در برابر آن نمىپرداخت، ولى آن سه نفر كه
تيرهاى بازنده را دريافت داشته بودند، بايد هر كدام يك سوم قيمت حيوان را
بپردازند، بدون اينكه سهمى از گوشت داشته باشند، اين چوبههاى تير را"
ازلام" جمع" زلم" (بر وزن قلم) ميناميدند، اسلام خوردن اين گوشتها
را تحريم كرد، نه بخاطر اينكه اصل گوشت حرام بوده باشد بلكه بخاطر اينكه جنبه قمار
و بختآزمايى دارد و مىفرمايد: (وَ أَنْ
تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ).
روشن است كه تحريم قمار و مانند آن اختصاص به گوشت حيوانات ندارد، بلكه در هر
چيز انجام گيرد ممنوع است و تمام زيانهاى" فعاليتهاى حساب نشده اجتماعى"
و برنامههاى خرافى در آن جمع ميباشد.
و در پايان براى تاكيد بيشتر روى تحريم آنها مىفرمايد:" تمام اين اعمال
فسق است و خروج از اطاعت پروردگار" (ذلِكُمْ
فِسْقٌ) [1]
اعتدال در استفاده از گوشت
آنچه از مجموع بحثهاى فوق و ساير منابع اسلامى استفاده مىشود اين است كه روش
اسلام در مورد بهرهبردارى از گوشتها- همانند ساير دستورهايش يك روش كاملا اعتدالى
را در پيش گرفته، يعنى نه همانند مردم زمان جاهليت كه از گوشت سوسمار و مردار و
خون و امثال آن مىخوردند، و يا همانند بسيارى از غربيهاى امروز كه حتى از خوردن
گوشت خرچنگ و كرمها چشمپوشى نمىكنند، و نه مانند هندوها كه مطلقا خوردن گوشت را
ممنوع مىدانند، بلكه گوشت حيواناتى كه داراى تغذيه پاك بوده و مورد تنفر
[1] اگر چه ذلكم اسم اشاره مفرد است
كه با خطاب جمع همراه شده و قاعدة بايد به مفرد برگردد ولى مىدانيم كه اشاره مفرد
نسبت به مجموعهاى كه به منزله واحدى فرض شدهاند اشكالى ندارد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 261