شك نيست كه آنها در اين تقاضاى خود حسن نيت نداشتند، زيرا هدف از نزول كتب
آسمانى همان ارشاد و هدايت و تربيت است، گاهى اين هدف با نزول كتاب آسمانى يك جا
تامين مىشود، و گاهى تدريجى بودن آن به اين هدف بيشتر كمك مىكند، بنا بر اين
آنها ميبايست از پيامبر ص دليل بخواهند، و تعليمات عالى و ارزنده، نه اينكه چگونگى
نزول كتب آسمانى را تعيين كنند.
لذا به دنبال اين تقاضا خداوند به عدم حسن نيت آنها اشاره كرده، و ضمن دلدارى
به پيامبرش، سابقه لجاجت و عناد و بهانهجويى يهود را در برابر پيامبر بزرگشان
موسى بن عمران بازگو ميكند.
نخست ميگويد:" اينها از موسى چيزهايى بزرگتر و عجيبتر از اين خواستند و
گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان بده"! (فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ فَقالُوا
أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً).
اين درخواست عجيب و غير منطقى كه نوعى از عقيده بتپرستان را منعكس ميساخت و
خدا را جسم و محدود معرفى مىكرد و بدون شك از لجاجت و
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 193