نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 184
تفسير:
در اين دو آيه اشاره به بخشى از دستورات اخلاقى اسلام شده، نخست
ميفرمايد:" خدا دوست نمىدارد كه بدگويى شود و يا عيوب و اعمال زشت اشخاص با
سخن بر ملا شود".
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ) زيرا همانگونه كه خداوند" ستار العيوب" است
دوست ندارد كه افراد بشر پردهدرى كنند و عيوب مردم را فاش سازند و آبروى آنها را
ببرند- بعلاوه ميدانيم هر انسانى معمولا نقاط ضعف پنهانى دارد كه اگر بنا شود اين
عيوب اظهار گردد يك روح بدبينى عجيب بر سراسر جامعه سايه مىافكند، و همكارى آنها
را با يكديگر مشكل ميسازد، بنا بر اين بخاطر استحكام پيوندهاى اجتماعى و هم بخاطر
رعايت جهات انسانى، لازم است بدون در نظر گرفتن يك هدف صحيح پردهدرى نشود.
ضمنا بايد توجه داشت كه منظور از كلمه" سوء" هر گونه بدى و زشتى است
و منظور از" جهر ... من القول" هر گونه ابراز و اظهار لفظى است، خواه به
صورت شكايت باشد يا حكايت، يا نفرين، يا مذمت، و يا غيبت، و به همين جهت از جمله
آياتى كه در بحث تحريم" غيبت" به آن استدلال شده همين آيه است، ولى
مفهوم آيه منحصر به غيبت نيست و هر نوع بدگويى را شامل ميشود.
سپس به بعضى از امور كه مجوز اينگونه بدگوئيها و پردهدرىها ميشود اشاره
كرده، ميفرمايد:" مگر كسى كه مظلوم واقع شده" (إِلَّا مَنْ ظُلِمَ).
چنين افراد براى دفاع از خويشتن در برابر ظلم ظالم حق دارند اقدام به شكايت
كنند و يا از مظالم و ستمگريها آشكارا مذمت و انتقاد و غيبت نمايند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 184