responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 98

3- آنها از خطاى مردم مى‌گذرند (وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ‌).

فرو بردن خشم بسيار خوب است اما به تنهايى كافى نيست زيرا ممكن است كينه و عداوت را از قلب انسان ريشه كن نكند، در اين حال براى پايان دادن به- حالت عداوت بايد" كظم غيظ" توام با" عفو و بخشش" گردد، لذا بدنبال صفت عالى خويشتن‌دارى و فرو بردن خشم، مسئله عفو و گذشت را بيان نموده، البته منظور گذشت و عفو از كسانى است كه شايسته آنند نه دشمنان خون‌آشامى كه گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بيشتر آنها مى‌شود.

4- آنها نيكوكارند (وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ‌).

در اينجا اشاره به مرحله عاليتر از عفو شده كه همچون يك سلسله مراتب تكاملى پشت سر هم قرار گرفته‌اند و آن اين است كه انسان نه تنها بايد خشم خود را فرو برد و با عفو و گذشت كينه را از دل خود بشويد بلكه با نيكى كردن در برابر بدى (آنجا كه شايسته است) ريشه دشمنى را در دل طرف نيز بسوزاند و قلب او را نسبت به خويش مهربان گرداند بطورى كه در آينده چنان صحنه‌اى تكرار نشود، بطور خلاصه نخست دستور به خويشتن‌دارى در برابر خشم، و پس از آن دستور به شستن قلب خود، و سپس دستور به شستن قلب طرف مى‌دهد.

در حديثى كه در كتب شيعه و اهل تسنن در ذيل آيه فوق نقل شده چنين مى‌خوانيم كه يكى از كنيزان امام على بن الحسين ع به هنگامى كه آب روى دست امام مى‌ريخت، ظرف آب از دستش افتاد و بدن امام را مجروح ساخت، امام ع از روى خشم سر بلند كرد كنيز بلافاصله گفت خداوند در قرآن مى‌فرمايد:

" وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ" امام فرمود خشم خود را فرو بردم، عرض كرد" وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ‌" فرمود: تو را بخشيدم خدا تو را ببخشد، او مجددا گفت" وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ‌" امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم‌ [1] اين حديث شاهد زنده‌اى است بر اينكه سه مرحله مزبور هر كدام مرحله‌اى‌


[1]- به تفسير در المنثور و نور الثقلين در ذيل آيه مورد بحث مراجعه شود.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست