responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 75

پا بفرار گذاشتند.

در اين جنگ خطرناك آنكه بيش از همه فداكارى مى‌كرد و هر حمله‌اى كه از جانب دشمن به پيغمبر مى‌شد دفع مى‌نمود، على ابن ابى طالب ع بود.

على ع با كمال رشادت مى‌جنگيد، تا اينكه شمشيرش شكست، پيغمبر ص شمشير خود را كه موسوم به" ذو الفقار" بود، به على ع داد. سرانجام پيغمبر ص در جايى سنگر گرفت، و على ع هم چنان از او دفاع مى‌كرد، تا آنكه طبق نقل بعضى از مورخان بيش از شصت زخم به سر، صورت و بدن او وارد آمد، و در همين موقع بود كه پيك وحى به پيامبر عرضه داشت: اى محمد ص! معناى مواسات همين است، پيغمبر فرمود:" على ع از من است و من از اويم" و جبرئيل افزود: و منهم از هر دو تاى شما! امام صادق ع مى‌فرمايد: پيامبر ص پيك وحى را ميان زمين و آسمان مشاهده كرد كه مى‌گويد:"

لا سيف الا ذو الفقار و لا فتى الا على.

" [1] در اين اثنا فريادى برخاست كه محمد كشته شد"!

چه كسى با صداى بلند گفت محمد (ص) كشته شد؟

بعضى از سيره‌نويسان مى‌گويند:" ابن قمعه" كه" مصعب" سرباز اسلامى را بگمان اينكه پيغمبر است با ضربه سختى از پاى در آورد و سپس با صداى بلند فرياد زد به-" لات و عزى" سوگند كه محمد كشته شد"! اين شايعه خواه از طرف مسلمانان بوده، يا از طرف دشمن، بى گمان بنفع اسلام و مسلمين بود، زيرا دشمن بگمان اينكه محمد ص كشته شد" احد" را بقصد مكه ترك گفت، و گر نه قشون فاتح قريش كه شديدترين كينه و دشمنى را نسبت به پيامبر ص داشتند و بدين قصد هم آمده بودند كه اين دفعه از او انتقام‌


[1]- مجمع البيان ج 1 ص 497

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 75
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست