نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 71
و يا به خاطر
اينكه چهره روز يا چهره آفتاب عالمتاب با فرا رسيدن آن پوشانده مىشود، و به هر
حال اشارهاى است به اهميت شب و نقش مؤثر آن در زندگى انسانها، از تعديل حرارت
آفتاب گرفته، تا مساله آرامش و سكون همه موجودات زنده در پرتو آن، و نيز عبادت شب
زندهداران بيدار دل و آگاه.
***
سپس به
سراغ سوگند ديگرى مىرود و مىافزايد:" و قسم به روز هنگامى كه آشكار و ظاهر
گردد" (وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى)
[1] و اين از آن لحظهاى است كه سپيده صبح پرده ظلمانى شب را مىشكافد و
تاريكيها را به عقب مىراند و بر تمام پهنه آسمان حاكم مىشود، و همه چيز را غرق
نور و روشنايى مىكند همان نورى كه رمز حركت و حيات و مايه پرورش تمام موجودات
زنده است.
در قرآن مجيد
زياد بر مساله نظام" نور" و" ظلمت"، و تاثير آنها در زندگى
بشر توجه داده شده، چرا كه دو نعمت بزرگ دائمى و دو آيت از آيات مهم پروردگار است.
***
و بعد به
سراغ آخرين قسم رفته، مىفرمايد:" و سوگند به آن كس كه
[1] قابل توجه اينكه" يغشى" به صورت
فعل" مضارع" ذكر شده، اما" تجلى" به صورت فعل ماضى است، بعضى
گفتهاند اين به خاطر آن است كه در آن زمان كه آغاز دعوت پيغمبر اكرم (ص) بود ظلمت
جاهليت همه جا را فرا گرفته بود ولى در اين صورت سوگند ياد كردن به چنين ظلمتى
جالب به نظر نمىرسد، بهتر اين است گفته شود اين فعل ماضى چون بعد از"
اذا" شرطيه واقع شده، معنى فعل مضارع را مىبخشد، يا اينكه در اصل"
تتجلى" بوده كه يك تاء آن حذف شده، ولى در اين صورت فعل مؤنث خواهد بود و
فاعل آن نمىتواند" نهار" باشد بلكه بايد در تقدير چنين باشد" اذا
تتجلى الشمس فيه".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 71