نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 63
روى اين
مساله تكيه شده است كه فلاح و رستگارى در تزكيه نفس است، و محروميت و شكست و
بدبختى در ترك تزكيه است.
در واقع
مهمترين مساله زندگى انسان نيز همين مساله است، و در حقيقت قرآن با تعبير فوق مطلب
را بازگو مىكند كه رستگارى انسان نه در گرو پندارها و خيالها است، نه در سايه مال
و ثروت و مقام، نه وابسته به اعمال اشخاص ديگر (آن گونه كه مسيحيان تصور مىكنند
كه فلاح هر انسانى در گرو فداكارى عيساى مسيح است) و نه مانند اينها.
بلكه در گرو
پاكسازى و تعالى روح و جان در پرتو ايمان و عمل صالح است.
بدبختى و
شكست انسان نيز نه در قضا و قدر اجبارى است، و نه در سرنوشتهاى الزامى نه معلول
فعاليتهاى اين و آن، بلكه تنها و تنها به خاطر آلودگى به گناه و انحراف از مسير
تقوى است.
در تواريخ آمده
است كه همسر عزيز مصر (زليخا) هنگامى كه يوسف مالك خزائن ارض شد و حاكم بر سرزمين
مصر گشت، او را ملاقات كرد و گفت:
ان الحرص و
الشهوة تصير الملوك عبيدا، و ان الصبر و التقوى يصير العبيد ملوكا، فقال يوسف قال
اللَّه تعالى: إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ
أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ:" حرص و شهوت پادشاهان را برده
ساخت، و صبر و تقوى بردگان را پادشاه" يوسف سخن او را تصديق كرد و اين كلام
الهى را به او خاطر نشان ساخت:" هر كس كه تقوى و شكيبايى را پيشه كند خداوند
اجر نيكوكاران را ضايع نمىسازد" [1]
همين معنى به عبارت ديگرى نقل شده كه همسر عزيز مصر در رهگذرى نشسته بود كه موكب
يوسف از آنجا عبور كرد، زليخا گفت: الحمد للَّه الذى جعل الملوك بمعصيتهم عبيدا، و
جعل العبيد بطاعتهم ملوكا: