نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 46
"
الهمها" از ماده" الهام" در اصل به معنى بلعيدن يا نوشيدن چيزى
است، و سپس به معنى القاء مطلبى از سوى پروردگار در روح و جان آدمى آمده است، گويى
روح انسان آن مطلب را با تمام وجودش مىنوشد و مىبلعد، و گاه به معنى وحى نيز
آمده، ولى بعضى از مفسرين معتقدند كه تفاوت" الهام" با" وحى"
در اين است كه شخصى كه به او الهام مىشود نمىفهمد مطلب را از كجا به دست آورده،
در حالى كه هنگام وحى مىداند از كجا و به چه وسيله به او رسيده است.
"
فجور" از ماده" فجر" چنان كه قبلا هم اشاره كردهايم به معنى
شكافتن وسيع است، و از آنجا كه سپيده صبح پرده شب را مىشكافد به آن"
فجر" گفته شده. و نيز از آنجا كه ارتكاب گناهان پرده ديانت را مىشكافد به
آن" فجور" اطلاق شده.
البته منظور
از" فجور" در آيه مورد بحث همان اسباب و عوامل و طرق آن است.
و منظور
از" تقوى" كه از ماده" وقايه" به معنى نگهدارى است، اين است
كه انسان خود را از زشتيها و بديها و آلودگيها و گناهان نگهدارد و بركنار كند.
لازم به
يادآورى است كه معنى اين آيه (فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ
تَقْواها) اين نيست كه خداوند عوامل فجور و تقوى را در درون جان آدمى ايجاد
كرد، عواملى كه او را به فجور و آلودگى و دريدن پردههاى حيا دعوت مىكند، و
عواملى كه او را به خيرات و نيكيها مىكشاند، آن چنان كه بعضى پنداشته، و آيه را
دليلى بر وجود تضاد در درون وجود انسان دانستهاند.
بلكه مىگويد
اين دو حقيقت را به او الهام و تعليم كرد، يا به تعبير ساده- تر راه و چاه را به
او نشان داد، همانگونه كه در آيه 10 سوره بلد آمده است
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 46