نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 41
روز را ظاهر
مىكند ولى به طور مجازى مىتوان گفت كه روز خورشيد را آشكار كرد، اما تفسير اول
مناسبتر به نظر مىرسد.
به هر حال
سوگند به اين پديده مهم آسمانى به خاطر تاثير فوق العاده آن در زندگى بشر، و تمام
موجودات زنده است، چرا كه روز رمز حركت و جنبش و حيات است و تمام تلاشها و كششها و
كوششهاى زندگى معمولا در روشنايى روز صورت مىگيرد.
***
و در
پنجمين سوگند مىفرمايد:" قسم به شب، آن هنگام كه صفحه زمين (يا خورشيد) را
بپوشاند" (وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها)
[1] شب با تمام بركات و آثارش، كه از يك سو حرارت آفتاب روز را تعديل
مىكند، و از سوى ديگر مايه آرامش و استراحت همه موجودات زنده است، كه اگر تاريكى
شب نبود، و آفتاب پيوسته مىتابيد آرامشى وجود نداشت، زيرا حرارت سوزان آفتاب همه
چيز را نابود مىكرد، حتى اگر نظام شب و روز بر خلاف وضع كنونى بود همين مشكل پيش
مىآمد، چنان كه در كره ماه كه شبهايش معادل دو هفته كره زمين است و روزهايش نيز
معادل دو هفته، در وسط روز حرارت به حدود سيصد درجه سانتيگراد مىرسد كه هيچ موجود
زندهاى
[1] در اينكه ضمير در" يغشاها" به چه
چيز بازمىگردد؟ باز در اينجا دو نظر است: يكى اينكه به" زمين" بر
مىگردد، چرا كه شب همچون پردهاى است كه بر صفحه زمين مىافتد. و ديگر اينكه
به" شمس" باز مىگردد، زيرا شب مانند پردهاى است كه بر چهره آفتاب فرو
مىافتد، البته در اين صورت مفهوم مجازى دارد، زيرا شب حقيقة آفتاب را نمىپوشاند
بلكه بعد از غروب آفتاب ظاهر مىشود، در حقيقت اگر در آيه قبل ضمير به"
ارض" بر گردد در اينجا نيز بايد چنين باشد و اگر به" شمس" برگردد
در اينجا نيز همين طور است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 41