نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 350
بركات مختلف اين سرزمين استفاده مىنمودند.
همه اينها در سايه امنيت ويژه آن بود، اگر با لشكركشى ابرهه و امثال او اين
امنيت خدشهدار مىشد يا خانه كعبه ويران مىگشت ديگر كسى با اين سرزمين الفتى
پيدا نمىكرد.
واژه" قريش" به طورى كه بسيارى از مفسران و ارباب لغت گفتهاند در
اصل به معنى نوعى از حيوانات بزرگ دريايى است كه هر حيوانى را به آسانى مىخورد!
اين عبارت از" ابن عباس" معروف است كه وقتى از او سؤال كردند: چرا قريش
را" قريش" مىنامند؟ در پاسخ چنين گفت:
لدابة تكون فى البحر من اعظم دوابه يقال لها القريش، لا تمر بشىء من الغث و
السمين الا اكلته!:" اين به خاطر آن است كه در اصل نام حيوانى از بزرگترين
حيوانات دريا است كه به هيچ حيوان لاغر و چاقى نمىگذرد مگر اينكه آن را
مىبلعد"! سپس از اشعار عرب براى سخن خود شاهد مىآورد.
بنا بر اين انتخاب اين نام براى قبيله فوق به خاطر قدرت و قوت اين قبيله، و
سوء استفادههايشان از اين قدرت بوده است.
ولى بعضى آن را از ماده" قرش" (بر وزن فرش) به معنى"
اكتساب" دانستهاند چرا كه اين قبيله غالبا به تجارت و كسب مشغول بودند.
بعضى نيز اين ماده را به معنى" بازرسى و تفتيش" مىدانند، و از آنجا
كه قريش از حال حجاج خبر مىگرفتند، و گاه به كمك آنها مىشتافتند، اين واژه براى
آنها انتخاب شده.
" قرش" در لغت به معنى اجتماع نيز آمده است، و چون اين قبيله از
اجتماع و انسجام خاصى برخوردار بودند اين نام براى آنها انتخاب شده.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 350