نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 337
اين كلمه معنى جمعى دارد كه بعضى مفرد آن را" ابابله" به معنى گروهى
از پرندگان يا اسبها و شتران دانستهاند، و بعضى مىگويند جمعى است كه مفرد از جنس
خود ندارد.
به هر حال" طير" در اينجا معنى جمعى دارد و اين دو واژه"
طير" و" ابابيل" مجموعا به معنى پرندگان گروه گروه است (نه اينكه
ابابيل نام آن پرندگان باشد).
در اينكه اين پرنده چه پرندهاى بوده است؟ همانطور كه در شرح داستان آوردهايم
مشهور اين است پرندگانى شبيه به پرستو و چلچله بودند كه از طريق درياى احمر
برخاستند و به سراغ لشگر فيل آمدند.
***
در آيه بعد مىافزايد:" اين پرندگان آن لشگر را با سنگهاى كوچكى از
سجيل (گلهاى متحجر) هدف قرار مىدادند" (تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ) [1] و چنان كه در شرح اين ماجرا از تواريخ و تفاسير و روايات نقل كرديم هر يك از
اين پرندگان كوچك سه سنگريزه به اندازه نخود يا كوچكتر با خود داشتند، كه يكى را
با منقار و دو تا را با پاهاى خويش حمل مىكردند، و اين سنگهاى كوچك بر هر كس فرود
مىآمد او را از هم متلاشى مىساخت!
***
چنان كه در آيه بعد مىفرمايد:" آنها
را مانند كاه خورده شده قرار داد"! (فَجَعَلَهُمْ
كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ).
" عصف" (بر وزن حذف) به معنى برگهايى است كه بر ساقه زراعت است و
سپس خشكيده و كوبيده شده است، و به تعبيرى ديگر به معنى" كاه" است،
[1]" سجيل" كلمهاى است
فارسى كه از" سنگ" و" گل" گرفته شده است، بنا بر اين چيزى است
كه نه همچون سنگ سخت است و نه همچون گل سست است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 337