responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 27  صفحه : 170

" چنان نيست كه او مى‌پندارد" (گمان مى‌كند مى‌تواند پا بر گردن پيغمبر به هنگام سجده بگذارد و او را از اين برنامه الهى باز دارد) (كلا).

" اگر دست از اين جهل و غرور خود برندارد، موى جلو سر او را گرفته و به سوى عذاب مى‌كشانيم (لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ).

***
" همان پيش سر دروغگوى خطا كار"! (ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ).

لنسفعا از ماده" سفع" (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران معانى مختلفى دارد: گرفتن و به شدت كشيدن، سيلى به صورت زدن، چهره را سياه كردن (آن سه قطعه سنگى را كه به هنگام گذاردن ديگ بر روى آتش پايه‌هاى ديگ را تشكيل مى‌دهد نيز" سفع" مى‌نامند چرا كه سياه و دود آلوده است) و بالآخره علامت گذاردن و خوار كردن‌ [1] و از همه مناسبتر در اينجا همان معنى اول است، هر چند در آيه مورد بحث معانى ديگر نيز احتمال دارد.

به هر حال آيا منظور اين است كه اين ماجرا در قيامت واقع مى‌شود كه موى پيش سر امثال ابو جهل را مى‌گيرند و به سوى آتش دوزخ مى‌كشانند، يا در دنيا تحقق مى‌يابد، و يا هر دو؟! بعيد نيست هر دو باشد، و شاهدش روايت زير است.

در روايتى مى‌خوانيم: هنگامى كه سوره الرحمن نازل شد پيغمبر ص به يارانش فرمود: چه كسى از شما اين سوره را بر رؤساى قريش مى‌خواند؟

حاضران در پاسخ كمى سكوت كردند، چرا كه از آزار سران قريش بيمناك بودند.

" عبد اللَّه بن مسعود" برخاست و گفت: اى رسول خدا! من اين كار را


[1]" فخر رازى" جلد 32 صفحه 23.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 27  صفحه : 170
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست