نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 84
***
آيه بعد
ادامه سخنان آنها را نقل كرده مىگويد:" آيا هنگامى كه ما به صورت استخوانهاى
پوسيده و پراكندهاى در آمديم بار ديگر به زندگى باز مىگرديم"؟! (أَ
إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً) [1]
اين همان چيزى است كه همواره منكران معاد روى آن تكيه مىكردند، و مىگفتند: باور
كردنى نيست كه استخوان پوسيده بار ديگر لباس حيات در تن بپوشد، چرا كه فاصله ميان
آن و يك موجود زنده را بسيار زياد مىديدند، در حالى كه فراموش كرده بودند كه در
آغاز نيز از همان خاك آفريده شدهاند.
"
نخرة"" صفت مشبهه" است از ماده" نخر" (بر وزن"
نخل" و همچنين بر وزن" شجر") در اصل به معنى درخت پوسيده و تو خالى
است، كه وقتى باد بر آن مىوزد صدا مىكند، و لذا به صدايى كه در بينى
مىپيچد" نخير" مىگويند، سپس اين كلمه در مورد هر موجود پوسيده و
متلاشى شده به كار رفته است.
***
منكران
معاد به اين هم قناعت نمىكنند، بلكه به استهزاى" معاد" برخاسته و به
عنوان مسخره" مىگويند: اگر قيامتى در كار باشد بازگشتى است زيانبار و وضع و
حال ما در آن روز سخت و دردناك خواهد بود"! (قالُوا
تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ).
احتمال ديگرى
كه در تفسير اين آيه است اينكه آنها از روى جد و نه از روى استهزاء، اين سخن را
مىگويند، و مقصودشان اين است كه اگر بازگشتى در كار باشد يك بازگشت تكرارى و
بيهوده، بلكه زيانبار است، اگر زندگى خوب است چه بهتر كه خداوند همين را ادامه
دهد، و اگر بد است باز گشت
[1] اين جمله محذوفى دارد و در تقدير چنين
است" أئذا كنا عظاما نخره نرد احياءا" يا" ا إنا لمبعوثون".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 84