نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 83
در آورد و از
آنجا كه حركت سريع باعث لرزه و اضطراب است، اين واژه در معنى" شدت
اضطراب" نيز به كار مىرود.
***
اين
اضطراب درونى به قدرى شديد است كه آثار آن در تمام وجود گنهكاران ظاهر مىشود، لذا
در آيه بعد مىافزايد:" چشمهاى آنان از شدت ترس فرو افتاده و خاضع است"
(أَبْصارُها خاشِعَةٌ) [1]
در آن روز چشمها به گودى مىنشيند، از حركت باز مىايستد و خيره مىشود، و گويى
ديد خود را از شدت ترس از دست مىدهد.
***
آن گاه
سخن را از قيامت به دنيا مىكشاند و مىفرمايد:" با اينهمه آنها در اين دنيا
مىگويند آيا ما بار ديگر به زندگى باز مىگرديم"؟! (يَقُولُونَ
أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ).
"
حافره" از ماده" حفر" در اصل به معنى كندن زمين است، و اثرى كه از
آن باقى مىماند" حفره" ناميده مىشود، سم اسب را" حافر"
مىگويند چون زمين را حفر مىكند، سپس" حافره" به عنوان كنايه در حالت
نخستين استعمال شده، زيرا انسان از راهى كه مىرود زمين را با پاى خود حفر مىكند
و جاى پاى او باقى مىماند، و هنگامى كه باز مىگردد در همان" حفرههاى
نخستين" گام مىنهد، و لذا اين واژه به معنى" حالت اول" آمده است
[2]
[1] ضمير در" ابصارها" به"
قلوب" بر مىگردد كه در اينجا به معنى" نفوس و ارواح" است، و اين
اضافه به خاطر آن است كه تاثرات حواس انسان همه از روح و جان آدمى است، و منبع
اضطراب و وحشتى كه در چشمان است همه وحشتى است كه بر روح سايه افكنده.
[2] بايد توجه داشت كه اسم فاعل در اينجا به
معنى اسم مفعول و" حافرة" به معنى" محفور" است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 83