نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 192
آوردن يا پشت
كردن شب به كار مىرود، و اطلاق كلمه" عسس" به ماموران شب گرد نيز به همين
مناسبت است.
گرچه اين
واژه همانگونه كه گفتيم دو معنى كاملا مختلف دارد، ولى در اينجا به قرينه آيه بعد
كه سخن از صبح مىگويد منظور همان پايان گرفتن شب است، و در حقيقت شبيه سوگندى است
كه در آيه 33 سوره مدثر آمده وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ.
اصولا شب
همانگونه كه قبلا اشاره كردهايم يكى از مواهب بزرگ الهى است، هم مايه آرامش روح و
جسم است، و هم سبب تعديل حرارت آفتاب و ادامه حيات موجودات، ولى تكيه روى پايان شب
ممكن است به خاطر اين باشد كه رو به سوى روشنايى و نور مىرود، و از اين گذشته
بهترين زمان براى نيايش و عبادت پروردگار است، و آغاز حركت و جنبش در عالم حيات.
***
و سر
انجام به سراغ سومين و آخرين قسم رفته، مىفرمايد:" و سوگند به صبح هنگامى كه
تنفس كند"! (وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ).
چه تعبير
جالبى؟ صبح را به موجود زندهاى تشبيه كرده كه نخستين تنفسش با طلوع سپيده آغاز
مىشود، و روح حيات در همه موجودات مىدمد، گويى در زير دست و پاى لشكر زنگى شب
نفسش بريده بود، و با درخشيدن اولين شعاع نور از زير چنگال او آزاد مىشود و نفس
تازه مىكند!.
اين تعبير
شبيه تعبيرى است كه در سوره مدثر بعد از سوگند به شب آمده است كه مىفرمايد:
وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ:" سوگند به صبح هنگامى كه نقاب
از چهره بر گيرد" گويى ظلمت شب همچون نقاب سياهى بر صورت صبح افتاده، به
هنگام سپيده دم نقاب را كنار مىزند و چهره نورانى و پر فروغ خود را كه نشانه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 192