responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 26  صفحه : 141

دنيا آزاد شدن از اين زندان است، و از اين گذشته نعمتهاى فراوان الهى گاه براى گروهى مايه غفلت و بى‌خبرى مى‌شود، و ياد مرگ پرده‌هاى غفلت را مى‌درد و از اين نظر نيز نعمتى است و هشدارى، از همه گذشته زندگى دنيا اگر ادامه يابد مسلما ملال آور و خسته كننده است، نه همچون زندگى آخرت كه سرتاسر نشاط و خوشدلى است‌

من از دو روزه عمر آمدم به جان، اى خضر!

چه مى‌كنى تو كه يك عمر جاودان دارى!

[1]

***
بعد به مرحله رستاخيز انسانها پرداخته، مى‌افزايد:" سپس هر زمان كه بخواهد او را زنده و براى حساب و جزا محشور مى‌كند" (ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ‌).

" انشره" از ماده" انشار" به معنى گستردن بعد از جمع كردن است، و اين تعبير جالبى است كه نشان مى‌دهد با مرگ زندگى انسان به كلى جمع مى‌شود و در رستاخيز در محيطى بزرگتر و عالى‌تر گسترش مى‌يابد.

قابل توجه اينكه در مساله مردن و در قبر پنهان شدن تعبير به" مشيت الهى" شده است، ولى در اينجا مى‌گويد: هر وقت خدا بخواهد او را زنده مى‌كند، اين تفاوت تعبير ممكن است به خاطر آن باشد كه هيچكس از تاريخ وقوع اين حادثه بزرگ (قيام قيامت) آگاه نيست، و تنها او است كه مى‌داند، ولى در مورد مرگ به طور اجمال معلوم است كه انسان بعد از پيمودن يك عمر طبيعى خواه ناخواه مى‌ميرد.

***
در آخرين آيه مورد بحث مى‌فرمايد: با اينهمه مواهب الهى نسبت به انسان از آن روز كه به صورت نطفه‌اى بى‌ارزش بود تا آن روز كه قدم در اين‌


[1] شاعر مى‌گويد:

من از دو روزه عمر آمدم به جان، اى خضر!

چه مى‌كنى تو كه يك عمر جاودان دارى!

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 26  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست