نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 418
ممكن است تعبير به" ظل" (سايه) اين تصور را ايجاد كند كه در آنجا
سايهاى وجود دارد كه از سوزندگى شعلههاى آتش، كمى مىكاهد، ولى اين آيه بر اين
پندار غلط خط بطلان مىكشد، و مىگويد: اين سايه هرگز سايهاى كه شما تصور مىكنيد
نيست، سايهاى است سوزان و خفقان آور، و بر خاسته از دودهاى غليظ آتش كه مىتواند
گرماى شعلهها را كاملا منعكس كند [1] شاهد اين سخن آيات سوره واقعه است كه در باره" اصحاب
الشمال مىفرمايد:
فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لا بارِدٍ
وَ لا كَرِيمٍ:" آنها در ميان بادهاى كشنده و آب سوزان
قرار دارند، و در سايه دودهاى متراكم و آتشزا، سايهاى كه نه خنك مىباشد، و نه
مفيد و آرام بخش" (سوره واقعه 41- 44).
بعضى گفتهاند اين شعبههاى سه گانه بازتابى است از تكذيبهاى سه گانه آنها
نسبت به اساس دين، يعنى" توحيد" و" نبوت" و" معاد"
زيرا تكذيب معاد از تكذيب نبوت و توحيد جدا نيست.
و بعضى گفتهاند اشارهاى است به مبدءهاى سه گانه گناه" قوه غضبيه"
و" شهويه" و" وهميه" آرى آن دود تاريك تجسمى است از تاريكيهاى
شهوات:
ز تاريكى خشم و شهوت حذر كن
كه از دود آن چشم دل تيره گردد!
غضب چون در آيد رود عقل بيرون
هوى چون شود چيره جان خيره گردد!
***
سپس در توصيف ديگرى از آن آتش سوزان مىافزايد:" جرقههايى از خود
بيرون مىدهد مانند يك كاخ عظيم"! (إِنَّها
تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ) [2]
[1]" لا ظليل" صفت است
براى" ظل" و به همين جهت مجرور ذكر شده است.
[2]" شرر" (بر وزن ضرر)
جمع" شراره" به معنى اجزاء كوچكى است كه از آتش جدا مىشود، و به هوا
پرتاب مىگردد، و از ماده" شر" گرفته شده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 418