نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 370
دارند كه همه تفسيرهاى فوق را شامل مىشوند.
***
تا اينجا به قسمتى از نعمتهاى بهشتى از قبيل" مساكن" و"
تختها" و" سايهها" و" ميوهها" و" نوشيدنيها"
و" ظرفها" و" گروه پذيرايى كنندگان" اشاره شد، اكنون نوبت
وسائل تزيينى بهشتيان است، مىفرمايد:" بر اندام آنها لباسهايى است از حرير
نازك سبز، و از ديباى ضخيم" (عالِيَهُمْ
ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ) [1] سندس به معنى
پارچه ابريشمين نازك است، در حالى كه" استبرق" به معنى پارچه ابريشمين
ضخيم است، بعضى آن را از كلمه فارسى استبر يا" ستبر" مىدانند، و بعضى
احتمال دادهاند كه از ريشه عربى" برق" به معنى تلالؤ گرفته شده. سپس
مىافزايد:" و آنها با دستبندهايى از نقره تزيين شدهاند" (وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ).
نقرههايى شفاف كه همچون بلور مىدرخشد، و از ياقوت و در و مرواريد زيباتر
است.
" اساور" جمع" اسورة" (بر وزن مغفرة) و آن نيز به نوبه
خود جمع" سوار" (بر وزن غبار) يا سوار (بر وزن كتاب) است كه در اصل از
كلمه فارسى" دستوار" به معنى" دستبند" گرفته شده، و به هنگام
نقل به زبان عربى مختصر تغييرى در آن پيدا شده است، و به صورت" سوار" در
آمده است.
[1] در محل اعراب" عاليهم"
دو احتمال است: نخست اينكه" ظرف" است به معنى" فوق" بنا بر
اين مفهوم آيه چنين مىشود" فوقهم ثياب سندس" ديگر اينكه"
حال" است براى ضمير" هم" كه در آيات قبل بود و به"
ابرار" باز مىگردد و معنى جمله چنين مىشود" حالكونهم يعلوهم ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 370