نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 364
همچون نور آفتاب مشاهده مىكنند كه صحنه بهشت را روشن ساخته، بهشتيان به رضوان
(فرشته مامور بهشت) مىگويند: اين نور چيست با اينكه پروردگار ما فرموده در بهشت
نه آفتاب را مىبينند و نه سرما را؟! او در پاسخ مىگويد:
اين نور خورشيد و ماه نيست، ولى على ع و فاطمه س خندان شدهاند و بهشت از نور
دندانشان روشن گشته است"! [1]
***
آيه بعد در ادامه اين نعمتها مىافزايد:" اين در
حالى است كه سايههاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده، و چيدن ميوههايش براى
آنها بسيار سهل و آسان است": (وَ دانِيَةً
عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا[2] نه مشكلى وجود دارد، نه خارى در دست مىرود، و
نه احتياج به تلاش و حركتى براى چيدن ميوهها است! بار ديگر ياد آورى اين نكته را
ضرورى مىدانيم كه اصول حاكم بر زندگى انسان در آن جهان با اين جهان بسيار متفاوت
است، و آنچه در باره نعمتهاى بهشتى در اين آيات و آيات ديگر قرآن آمده، تنها
اشاراتى است پر معنى به آن مواهب عظيم، و گرنه طبق تصريح بعضى از روايات در آنجا
نعمتهايى است كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بر انديشه هيچ كسى نگذشته
است.
" ابن عباس" سخنى دارد كه در ذيل بعضى از آيات همين سوره بيان كرده
است: مىگويد: آنچه را خداوند در قرآن از نعمتهاى بهشتى نام برده مثل
[2]" قطوف" بر وزن"
ظروف" جمع" قطف" (بر وزن حفظ) يا جمع" قطف" (بر وزن حذف)
است كه اولى معنى وصفى دارد، و دومى معنى مصدرى، و به معنى ميوههاى چيده شده يا
چيدن ميوه است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 364