نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 333
تفسير: نطفه بىارزش را انسان كرديم، و تمام وسائل هدايت را در اختيارش
نهاديم
با اينكه بيشترين بحثهاى اين سوره پيرامون قيامت و نعمتهاى بهشتى است، ولى در
آغاز آن سخن از آفرينش انسان است چرا كه توجه به اين آفرينش زمينهساز توجه به
قيامت و رستاخيز است، همانگونه كه در تفسير سوره" قيامت" در چند صفحه
قبل شرح داديم.
مىفرمايد:" آيا چنين نيست كه زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيزى قابل
ذكر نبود"؟ (هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ
الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً) [1] آرى، ذرات وجود
او هر كدام در گوشهاى پراكنده بود، در ميان خاكها، در لابلاى قطرات آب درياها، در
هوايى كه در جو زمين وجود دارد، مواد اصلى وجود او هر كدام در گوشه يكى از اين سه
محيط پهناور افتاده بود، و او در ميان آنها در حقيقت گم شده، و هيچ قابل ذكر نبود.
آيا منظور از" انسان" در اينجا نوع انسان است، و عموم افراد بشر را
شامل مىشود؟ يا خصوص حضرت آدم است؟.
آيه بعد كه مىگويد ما انسان را از نطفه آفريديم قرينه روشنى بر معنى اول
مىباشد، هر چند بعضى معتقدند كه" انسان" در آيه اول به معنى حضرت
[1] در اينكه" هل" در اينجا
به معنى" قد" مىباشد، يا به معنى استفهام تقريرى يا استفهام انكارى
احتمالات مختلفى دادهاند، ولى ظاهر اين است كه استفهام تقريرى است، و مفهوم جمله
اين است" ا ليس قد أَتى عَلَى
الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 333