نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 222
گفت: فكر مىكنيد او كاهن است؟ آيا هرگز آثار كهانت بر او ديدهايد؟
گفتند: نه.
گفت: تصور مىكنيد او شاعر است؟ آيا هرگز ديدهايد لب به شعر بگشايد؟
گفتند: نه.
گفت: پس فكر مىكنيد او دروغگو است؟ آيا هرگز سابقه دروغى در باره او داريد؟
گفتند: نه، او نزد ما هميشه به عنوان" صادق امين" قبل از ادعاى نبوتش
شناخته شده.
در اينجا قريش به" وليد" گفتند: پس به عقيده تو در باره او چه
بگوئيم؟
وليد فكر كرد و نگاهى نمود، و چهره درهم كشيد و گفت: او فقط مرد ساحرى است،
مگر نديدهايد ميان مرد و خانواده و فرزندان و دوستانش جدايى مىاندازد؟
(گروهى به او ايمان مىآوردند و از
خانواده خود جدا مىشوند).
بنا بر اين او ساحر است و آنچه مىگويد سحرى است جالب! [1]
تفسير:" وليد" آن ثروتمند مغرور حق نشناس!
در تعقيب آيات گذشته كه كافران را به طور جمعى مورد انذار قرار مىداد، آيات
مورد بحث بالخصوص روى بعضى از افراد آنها كه مؤثرتر بودند انگشت گذارده و با
تعبيراتى گويا و رسا و كوبنده او را زير رگبار شديدترين
[1]" مجمع البيان" جلد 10
صفحه 386- اين شان نزول را بسيارى از مفسران مانند" قرطبى" و"
مراغى" و" فخر رازى" و" فى ظلال القرآن" و"
الميزان" و غير آنها (با تفاوتهايى) نقل كردهاند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 222