نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 422
در آيه بعد مىافزايد:" هر گاه
نعمت و رحمت پروردگار او به ياريش نشتافته بود از شكم ماهى به بيرون افكنده مىشد
در حالى كه درخور مذمت بود" (لَوْ لا
أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ) [1] مىدانيم سرانجام يونس از شكم ماهى به بيابانى خشك كه قرآن از آن تعبير
به" عراء" كرده است افكنده شد، ولى اين در حالى بود كه خدا توبه او را
پذيرفته، و مشمول رحمتش قرار داده بود، و هرگز شايسته مذمت نبود.
در سوره صافات آيه 145 و 146 نيز مىخوانيم: فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ وَ أَنْبَتْنا
عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ" ما او را
در يك سرزمين خشك و خالى افكنديم در حالى كه بيمار بود و كدوبنى بر او
رويانديم" (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش بياسايد) و ظاهرا منظور از"
نعمت" در آيه فوق همان توفيق توبه و مشمول رحمت الهى است.
در اينجا دو سؤال پيش مىآيد: نخست اينكه: در آيه 143 و 144 صافات آمده است: فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي
بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ:
" اگر او از تسبيحكنندگان نبود تا روز قيامت در شكم ماهى باقى
مىماند"، و اين با آنچه در آيه مورد بحث آمده است منافات دارد.
در پاسخ اين ايراد مىتوان گفت كه دو مجازات مختلف، يكى شديدتر و ديگرى
خفيفتر، در انتظار يونس بوده است، نخست اينكه: تا پايان دنيا در شكم ماهى بماند،
و اين ببركت تسبيح و حمد الهى برطرف شد، و ديگر اينكه:
هنگامى كه از شكم ماهى بيرون مىآمد مذموم و دور از لطف خدا باشد آن هم ببركت
نعمت پروردگار و رحمت خاص او برطرف گرديد.
[1] با اينكه" نعمت" مؤنث
است فعل آن (تداركه) به صورت مذكر آمده، اين به خاطر آن است كه فاعل مؤنث لفظى است
و ضمير مفعولى در ميان فعل و فاعل فاصله شده است (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 422