نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 401
كردهاند، ولى اين معنى بسيار بعيد به نظر مىرسد، چرا كه ارتباطى ميان سن و
گفتن چنين سخن پرمحتوايى نيست، ارتباط ميان عقل و خرد و چنين سخنانى است.
تعبير به" لَوْ لا تُسَبِّحُونَ" (چرا تسبيح خدا نمىگوئيد؟) از اين جهت است كه ريشه
همه اعمال نيك ايمان و معرفة اللَّه و تسبيح و تنزيه خدا است.
بعضى نيز تسبيح را در اينجا به معنى شكر نعمت كردهاند كه لازمه آن بهرهمند
ساختن محرومان است، ولى اين دو تفسير منافاتى با هم ندارد، و در مفهوم آيه جمع
است.
و اما تسبيح آنها قبل از اعتراف به گناه ممكن است از اين جهت باشد كه
مىخواهند" خدا" را در مورد اين بلاى عظيمى كه بر باغشان فرود آمد و
نابودش كرد از هر گونه ظلم و ستمى منزه شمرند، و بگويند خداوندا! اين ما بوديم كه
بر خود و ديگران ستم كرديم و مستحق چنين عذاب دردناكى شديم، اما كار تو عين عدالت
و حكمت بود.
در بعضى ديگر از آيات قرآن نيز قبل از اقرار به ظلم همين تسبيح ديده مىشود،
چنان كه در داستان يونس ع مىخوانيم: موقعى كه در شكم آن ماهى عظيم قرار گرفت
گفت:" لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي
كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ".
" معبودى جز تو نيست، منزهى، من از ظالمان و ستمگران بودم" (انبياء
87).
البته ظلم در مورد اين پيامبر بزرگ به معنى ترك اولى است چنان كه در تفسير
همين آيه در جلد 13 گفتهايم.
***
ولى مطلب به اينجا خاتمه نيافت" آنها رو به هم كردند و شروع به ملامت
و سرزنش يكديگر نمودند" (فَأَقْبَلَ
بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَلاوَمُونَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 401