نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 40
نيست و
روايات و فتاواى فقها در اين باره هماهنگ است" [1]
6- اما هر گاه قضيه بر عكس باشد يعنى شوهر اسلام را بپذيرد و زن بر كفر باقى
بماند، در اينجا نيز رابطه زوجيت به هم مىخورد و نكاح فسخ مىشود، چنان كه در
ادامه همين آيه مىفرمايد:" همسران كافره را در همسرى خود نگه نداريد" (وَ
لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ).
"
عصم" جمع" عصمت" در اصل به معنى منع و در اينجا- چنان كه گفتهاند
و قرائن گواهى مىدهد- به معنى نكاح و زوجيت است (البته بعضى تصريح كردهاند كه
منظور نكاح دائم است، و تعبير به عصمت نيز مناسب همين معنى است چرا كه زن را از
ازدواج با هر شخص ديگرى براى هميشه منع مىكند).
"
كوافر" جمع" كافرة" به معنى زنان كافر است.
در اين كه
آيا اين حكم مخصوص زنان مشرك است، و يا اهل كتاب، مانند زنان مسيحى و يهودى را نيز
شامل مىشود، در ميان فقهاء محل بحث است، و روايات در اين زمينه مختلف است كه شرح
آن را بايد در كتب فقه بررسى كرد ولى ظاهر آيه مطلق است و همه زنان كافر را شامل
مىشود و شان نزول آن را محدود نمىكند اما مساله عده در اينجا به طريق اولى
برقرار است، چرا كه اگر فرزندى از آن زن متولد شود فرزندى است مسلمان زيرا پدرش
مسلمان بوده.
7- در آخرين
حكم كه در آيه ذكر شده سخن از مهر زنانى است كه از اسلام جدا شوند و به اهل كفر
بپيوندند، مىفرمايد:" هر گاه كسى از زنان شما از اسلام جدا گشت شما حق داريد
مهرى را كه پرداختهايد مطالبه كنيد،