نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 38
ولى اين ماده
شامل زنان نمىشد، و لذا پيامبر ص هرگز آنها را به كفار باز نگرداند، كارى كه اگر
انجام مىشد با توجه به ضعف فوق العاده زنان در آن جامعه سخت خطرناك بود.
3- در سومين
مرحله كه در حقيقت دليلى است براى حكم قبل اضافه مىكند:" نه اين زنان بر
آنها حلالند، و نه آن مردان كافر بر اين زنان با ايمان" (لا
هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَ).
بايد هم چنين
باشد چرا كه ايمان و كفر در يك جا جمع نمىشود، و پيمان مقدس ازدواج نمىتواند
رابطه در ميان مؤمن و كافر برقرار سازد، چرا كه اينها در دو خط متضاد قرار دارند،
در حالى كه پيمان ازدواج بايد نوعى وحدت در ميان دو زوج برقرار سازد و اين دو با
هم سازگار نيست.
البته در
آغاز اسلام كه هنوز جامعه اسلامى استقرار نيافته بود زوجهايى بودند كه يكى كافر و
ديگرى مسلمان بود، و پيامبر از آن نهى نمىكرد تا اسلام ريشه دوانيد، ولى ظاهرا
بعد از صلح حديبيه دستور جدايى كامل داده شد و آيه مورد بحث يكى از دلائل اين
موضوع است.
4- از آنجا
كه معمول عرب بود كه مهريه زنان خود را قبلا مىپرداختند در چهارمين دستور
مىافزايد:" به همسران كافر آنها آنچه را در طريق اين ازدواج انفاق كردهاند
بپردازيد" (وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا).
درست است كه
شوهرشان كافر است اما چون اقدام بر جدايى به وسيله ايمان از طرف زن شروع شده،
عدالت اسلامى ايجاب مىكند كه خسارات همسرش پرداخته شود.
آيا منظور از
انفاق در اينجا تنها مهر است، و يا ساير هزينههايى را كه در اين راه متحمل شده
نيز شامل مىشود؟ غالب مفسران معنى اول را برگزيدهاند، و
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 38