" جز
خاندان لوط كه ما آنها را سحرگاهان از آن سرزمين بلا رهايى بخشيديم" (إِلَّا
آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ).
"
حاصب" به معنى تندبادى است كه" حصباء" يعنى ريگ و سنگ را به حركت
درمىآورد.
در آيات ديگر
قرآن نيز هنگامى كه عذاب قوم لوط را مىشمرد علاوه بر زلزلهاى كه شهرهاى آنها را
زير و رو كرد سخن از باران سنگ مىگويد، چنان كه در آيه 82 هود مىخوانيم:
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها
حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ:" هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد
آن شهر و ديار را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ از گلهاى متحجر و متراكم آنها
نازل نموديم".
آيا اين دو
نوع عذاب بود يكى تندبادى كه سنگ و ريگ بيابان را با خود برداشت و بر آنها كوبيد،
و ديگر بارانى از سنگهاى آسمانى، و يا هر دو به يك معنى باز مىگردد، چرا كه گاهى
گردبادهاى عظيم در بيابانها تودههايى از سنگ و ريگ را از زمين برداشته با خود به
آسمان مىبرد و هنگامى كه فشار گردباد فرو نشست يك مرتبه آنها را بر نقطه ديگرى
فرو مىريزد؟ بعيد نيست كه در اينجا نيز به فرمان خدا گردبادى ماموريت يافت تا
تودههاى عظيمى از سنگ و ريگ بيابان را به آسمان برد، و بعد از زلزله ويرانگر بر
شهرهاى قوم لوط فرو ريزد، و اجساد آلوده آنها را در زير آن دفن كند، و حتى
ويرانههاى شهرهاى آنها را از صفحه روى زمين محو نمايد تا براى هميشه درس عبرتى
براى ديگران باشد [1]
[1] در اين زمينه بحثهاى ديگرى در جلد 9 صفحه
190 به بعد (ذيل آيه 82 سوره هود) داشتهايم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 61