نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 553
اصولا دعوت او به سوى سلامت است" وَ
اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ"
(يونس 25) و هدايت او نيز متوجه به سلامت مىباشد:" يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ
السَّلامِ" (مائده 16) و قرارگاهى را كه براى
مؤمنان فراهم ساخته نيز خانه سلامت است:" لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ" درود و تحيت بهشتيان نيز چيزى جز" سلام"
نيست:" إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً" (واقعه 26).
سپس مىافزايد:" او دوستانش را امنيت مىبخشد، و ايمان مرحمت
مىكند"" الْمُؤْمِنُ" [1]" او حافظ و نگاهدارنده و مراقب همه چيز است" (الْمُهَيْمِنُ) [2]" او
قدرتمندى است كه هرگز مغلوب نمىشود (الْعَزِيزُ).
" او با اراده نافذ خود به اصلاح هر امر مىپردازد" (الْجَبَّارُ).
اين واژه كه از ماده" جبر" گرفته شده، گاه به معنى قهر و غلبه و
نفوذ
[1] بعضى از مفسران" مؤمن"
را در اينجا به معنى" صاحب ايمان" تفسير كردهاند، اشاره به اينكه اولين
كسى كه به ذات پاك خدا و صفاتش و رسولانش ايمان دارد خود او است، ولى آنچه در بالا
ذكر كرديم مناسبتر است.
[2] در اصل اين واژه دو قول در ميان
مفسران و ارباب لغت وجود دارد بعضى آن را از ماده" هيمن" مىدانند كه به
معنى مراقبت و حفظ و نگاهدارى است، و بعضى آن را از ماده" ايمان"
مىدانند كه همزه آن تبديل به" ها" شده است به معنى آرامش بخشيدن، اين
واژه دو بار در قرآن مجيد، يك بار در باره خود قرآن (مائده- 48) و يك بار در توصيف
خداوند در آيه مورد بحث به كار رفته و در هر دو مورد مناسب همان معنى اول است
(لسان العرب، تفسير فخر رازى و روح المعانى).
ابو الفتوح رازى ذيل آيه مورد بحث از" ابو عبيده" نقل مىكند كه در
كلام عرب تنها پنج اسم است كه بر اين وزن آمده: (مهيمن) مسيطر (مسلط) و مبيطر (دام
پزشك) و مبيقر (كسى كه راه خود را مىگشايد و پيش مىرود) و مخيمر (نام كوهى است).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 553