نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 520
بعضى نيز نوشتهاند اين آيه در مورد جنگجويان" احد" نازل شده كه هفت
نفر از آنها سخت تشنه و مجروح بودند، كسى آبى به مقدار نوشيدن يك نفر آورد و سراغ
هر يك رفت به ديگرى حواله داد، و او را بر خود مقدم شمرد، و سرانجام همگى تشنه جان
سپردند و خداوند اين ايثارگرى آنها را ستود [1] ولى روشن است كه اين آيه در داستان" بنى نضير"
نازل شده، اما به خاطر عموميت مفهوم آن قابل تطبيق بر موارد مشابه است.
و در پايان آيه براى تاكيد بيشتر روى اين اوصاف كريمه، و بيان نتيجه آن
مىافزايد:" و كسانى كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش باز- داشته،
رستگارانند" (وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ
نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
" شح" چنان كه" راغب" در" مفردات" مىگويد به
معنى بخل توأم با حرص است كه به صورت عادت در آيد.
" يوق" از ماده" وقاية" گرچه به صورت فعل مجهول است اما
پيداست كه فاعل آن در اينجا خدا است، يعنى هر كس خداوند او را از اين صفت مذموم
نگاهدارى كند رستگار است.
در حديثى مىخوانيم كه امام صادق ع به يكى از اصحاب خود فرمود:
ا تدرى ما الشحيح:" آيا مىدانى شحيح كيست"؟! او در جواب عرض
مىكند: هو البخيل:" منظور بخيل است".
امام فرمود:
الشح اشد من البخل، ان البخيل يبخل بما فى يده، و الشحيح يشح بما فى ايدى الناس
و على ما فى يده، حتى لا يرى فى ايدى الناس شيئا الا تمنى ان يكون له بالحل و
الحرام، و لا يقنع بما رزقه اللَّه عز و جل!:
" شح از بخل شديدتر است،" بخيل" كسى است كه در مورد آنچه دارد