آيه بعد مىافزايد:" اگر نه اين بود
كه خداوند بر آنها مقرر داشته بود كه جلاى وطن كنند و منطقه را ترك گويند آنها را
در همين دنيا مجازات مىكرد" (وَ لَوْ لا
أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا) بدون شك جلاى وطن و رها كردن قسمت عمده سرمايههايى كه يك
عمر فراهم كرده بودند خود براى آنها عذابى دردناك بود، بنا بر اين منظور از جمله
فوق اين است كه اگر اين عذاب براى آنها مقدر نشده بود عذاب ديگرى كه همان قتل و
اسارت به دست مسلمانان بود بر سر آنها فرود مىآمد، خدا مىخواست آنها در جهان
آواره شوند، و اى بسا اين آوارگى براى آنها دردناكتر بود، زيرا هر وقت به ياد آن
همه دژها و خانههاى مجلل و مزارع و باغات خود مىافتادند كه در دست ديگران است و
خودشان بر اثر پيمانشكنى و توطئه بر ضد پيامبر خدا ص در مناطق ديگر محروم و
سرگردانند گرفتار آزار و شكنجههاى روحى فراوانى مىشدند.
آرى خدا مىخواست اين گروه مغرور و فريبكار و پيمانشكن را گرفتار چنين سرنوشت
دردناكى كند.
اما اين تنها عذاب دنياى آنها بود، لذا در پايان اين آيه مىافزايد: و براى
آنها در آخرت نيز عذاب آتش است" (وَ
لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ).
چنين است دنيا و آخرت كسانى كه پشت پا به حق و عدالت زنند و بر مركب غرور و
خود خواهى سوار گردند.
***
و از آنجا كه ذكر اين ماجرا علاوه بر بيان قدرت پروردگار و حقانيت