responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 410

چيز را مى‌بيند و هر سخنى را مى‌شنود.

***
سپس به سراغ بيان حكم ظهار مى‌رود، به عنوان مقدمه ريشه اين عقيده خرافى با جمله‌هاى كوتاه و قاطع در هم مى‌كوبد، مى‌فرمايد:" كسانى از شما كه نسبت به همسرانشان ظهار مى‌كنند (و به همسرشان مى‌گويند انت على كظهر امى (تو نسبت به من به منزله مادرم هستى) آنها هرگز مادرشان نيستند، مادرانشان تنها كسانى هستند كه آنها را به دنيا آورده‌اند"! (الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ‌).

مادر و فرزند بودن چيزى نيست كه با سخن درست شود، يك واقعيت عينى خارجى است كه هرگز از طريق بازى با الفاظ حاصل نمى‌شود، بنا بر اين اگر انسان صد بار هم به همسرش بگويد: تو همچون مادر منى! حكم مادر پيدا نمى‌كند و اين يك سخن خرافى و گزافه‌گويى است.

و به دنبال آن مى‌افزايد:" آنها سخنى منكر و زشت مى‌گويند، و گفتارى باطل و بى اساس" (وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً) [1] درست است كه گوينده اين سخن به اصطلاح قصد" اخبار" ندارد بلكه مقصود او" انشاء" است، يعنى مى‌خواهد اين جمله را به منزله صيغه طلاق قرار دهد، ولى به هر حال محتواى اين جمله محتوايى است بى اساس، درست شبيه خرافه" پسرخواندگى" كه در زمان جاهليت بود بچه‌هايى را پسر خود مى‌خواندند، و احكام پسر را در باره او اجرا مى‌كردند، كه قرآن آن را نيز محكوم كرده، و سخنى باطل و بى اساس شمرده است، و مى‌گويد


[1]" زور" در اصل به معنى انحناء بالاى سينه است، و به معنى منحرف شدن نيز آمده، و از آنجا كه سخن دروغ و باطل انحراف از حق دارد به آن" زور" مى‌گويند، و نيز به همين دليل اين واژه به بت نيز اطلاق مى‌شود.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 410
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست