responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 30

(فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ).

گاه" به او مى‌گفتند: اگر دست از كار خود برندارى سنگسارت مى‌كنيم"" قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ‌" (شعراء 116).

و گاه گلوى او را چنان مى‌فشردند كه بى هوش به زمين مى‌افتاد، اما هنگامى كه به هوش مى‌آمد مى‌گفت: اللهم اغفر لقومى فانهم لا يعلمون:

" خداوندا قوم مرا ببخش كه نمى‌دانند"! [1] خلاصه او را از هر طريق توانستند آزار دادند، اما او دست از تبليغ و هدايت برنداشت.

قابل توجه اينكه در اين آيه تكذيب دو بار ذكر شده ظاهرا به اين جهت كه دفعه اول به صورت سربسته و بار دوم شرح آن است.

تعبير به" عبدنا" (بنده ما) اشاره به اين است كه اين قوم مغرور و طغيانگر در حقيقت با ما طرف بودند نه با شخص نوح! جمله" و ازدجر" در اصل از" زجر" به معنى دور ساختن و طرد كردن كسى با صداى بلند و فرياد است، ولى به هر گونه عملى كه به منظور مانع شدن كسى از ادامه كارى انجام مى‌شود اطلاق مى‌گردد، و جالب اينكه در آيه مورد بحث" قالوا" به صورت" فعل معلوم" آمده، و" و ازدجر" به صورت" فعل مجهول" شايد به اين جهت كه اعمال آنها در زجر نوح از گفته آنها بدتر و نارواتر بود تا آنجا كه خداوند نامى از اين گروه نمى‌برد و آنها را قابل ذكر نمى‌شمرد.

***
سپس مى‌افزايد:" هنگامى كه نوح از هدايت آنها به كلى مايوس گشت به درگاه الهى عرضه داشت: پروردگارا! اين گروه طاغى و مجرم بر من غلبه‌


[1] تفسير" كشاف" و" ابو الفتوح رازى" ذيل آيات مورد بحث.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست