" حنث" در اصل به معنى هر گونه گناه است، ولى در بسيارى از مواقع
اين واژه به معنى پيمانشكنى و مخالفت سوگند آمده، به خاطر اينكه از مصداقهاى روشن
گناه است.
بنا بر اين ويژگى اصحاب شمال تنها انجام گناه نيست، بلكه اصرار بر گناهان عظيم
است، چرا كه گناه ممكن است، احيانا از اصحاب يمين نيز سر زند ولى آنها هرگز بر آن
اصرار نمىورزند، هنگامى كه متذكر مىشوند فورا توبه مىكنند.
جمعى" حنث عظيم" را در اينجا به معنى" شرك" تفسير
كردهاند، چرا كه گناهى از آن عظيمتر وجود ندارد، همان گونه كه قرآن مىگويد:
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ
ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ" خداوند
هيچگاه شرك را نمىبخشد و كمتر از آن را براى هر كس بخواهد مىبخشد" [1] بعضى نيز آن را
به" دروغ" كه از اعظم گناهان، و كليد معاصى ديگر است تفسير كردهاند،
مخصوصا هنگامى كه توأم با تكذيب انبياء و قيامت باشد.
ولى ظاهر اين است كه همه اينها مصداقهايى براى" حنث عظيم" محسوب
مىشود.
***
و سومين عمل خلاف آنها اين بود كه مىگفتند: آيا هنگامى كه مرديم و خاك و
استخوان شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد"؟ وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ
عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ).
بنا بر اين انكار قيامت كه خود سرچشمه بسيارى از گناهان است يكى ديگر از اوصاف
اصحاب الشمال مىباشد، و تعبير به"
كانُوا يَقُولُونَ" نشان مىدهد