نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 213
اما نه شرابى كه عقل و هوش را ببرد و مستى آورد، بلكه هنگامى كه بهشتيان آن را
مىنوشند" نه درد سر مىگيرند و نه مست مىشوند" (لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ) [1] تنها يك حالت نشئه روحانى توصيف ناپذير به آنها دست مىدهد كه تمام وجودشان
را در لذتى بى نظير فرو مىبرد!
***
سپس به چهارمين و پنجمين قسمت از نعمتهاى مادى
مقربان در بهشت اشاره كرده، مىگويد:" نوجوانان بهشتى هر نوع ميوهاى كه آنها
مايل باشند به آنها تقديم مىكنند" (وَ
فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ) [2]
***
" و
گوشت پرندگان از هر نوع كه بخواهند" (وَ
لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ).
مقدم داشتن ميوه بر گوشت، به خاطر آن است كه از نظر تغذيه بهتر و عاليتر است،
به علاوه ميوه قبل غذا لطف ديگرى دارد.
البته از بعضى ديگر از آيات قرآن استفاده مىشود كه شاخههاى درختان بهشتى
كاملا در دسترس بهشتيان است، به طورى كه به آسانى مىتوانند از هر گونه ميوهاى
شخصا تناول كنند اين معنى، در باره غذاهاى ديگر بهشتى
[1]" يصدعون" از ماده"
صداع" (بر وزن حباب) به معنى سردرد است، اين واژه در اصل از" صدع"
به معنى شكافتن است و از آنجا كه انسان وقتى به سردرد شديد دچار مىشود گويى
مىخواهد از شدت درد سر او بشكافد اين كلمه در اين معنى به كار رفته است، و"
ينزفون" از ريشه" نزف" (بر وزن حذف) به معنى كشيدن تمام آب چاه به
طور تدريجى است، و در مورد مستى و از دست دادن عقل نيز به كار مىرود.
[2]" فاكهة" و"
لحم" هر دو معطوف است بر" اكواب" و به اين ترتيب از چيزهايى است كه
وسيله" ولدان مخلدون" به" مقربان" اهداء مىشود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 213