نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 188
اين دو تعبير بيانگر اين واقعيت است كه همه خطوط به ذات پاك او منتهى مىشود،
و هر چه هست از ناحيه او است، دنيا از ناحيه او است، و عقبى نيز از ناحيه او است،
و جلال و اكرام او همه چيز را فرا گرفته.
***
2- در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام ص مىخوانيم: شخصى در محضرش دعا مىكرد
و مىگفت: يا ذا الجلال و الاكرام:" اى خداوندى كه صاحب جلال و اكرامى"
پيامبر ص فرمود: قد استجيب لك فسل:" اكنون كه خدا را به اين نام خواندى دعايت
مستجاب شد هر چه مىخواهى بخواه"! [1] و در حديث ديگرى آمده است كه پيامبر ص مردى را مشاهده كرد
كه ايستاده و مشغول نماز بود، بعد از ركوع و سجود و تشهد دعا كرد و در دعايش چنين
گفت:
اللهم انى اسئلك بان لك الحمد لا اله الا انت وحدك لا شريك لك المنان بديع
السماوات و الارض، يا ذا الجلال و الاكرام، يا حى يا قيوم، انى اسئلك ...
پيامبر ص فرمود:
لقد دعا اللَّه باسمه العظيم الذى اذا دعى به اجاب، و اذا سئل به اعطى:
" اين مرد خدا را به نام عظيمى خواند كه هر گاه به آن دعا شود اجابت
مىكند و اگر به وسيله آن سؤال كنند عطا مىفرمايد" [2]
***
3- در حديثى از امام باقر ع مىخوانيم كه
در تفسير آيه" تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ
ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ" فرمود:
نحن جلال اللَّه و كرامته التي اكرم اللَّه العباد بطاعتنا:
" ما جلال خداوند و كرامت او هستيم كه بندگان را به اطاعت ما گرامى داشته
است" [3]