responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 83

آيات را روشن ساخت.

نكته: ماجراى غزوه خيبر

هنگامى كه پيامبر ص از حديبيه بازگشت تمام ماه ذى الحجة، و مقدارى از محرم سال هفتم هجرى را در مدينه توقف فرمود، سپس با يكهزار و چهارصد نفر از يارانش كه در حديبيه شركت كرده بودند به سوى" خيبر" حركت كرد (جايى كه كانون تحريكات ضد اسلامى بود، و پيامبر ص براى فرصت مناسبى روزشمارى مى‌كرد كه آن كانون فساد را بر چيند).

قبيله" غطفان" در آغاز تصميم گرفتند كه از يهود" خيبر" حمايت كنند، ولى بعدا ترسيدند و خود دارى كردند.

هنگامى كه پيامبر ص به نزديك قلعه‌هاى" خيبر" رسيد، به يارانش دستور داد توقف كنيد، سپس سر به آسمان بلند كرد و اين دعا را خواند:

اللهم رب السماوات و ما اظللن، و رب الارضين و ما اقللن ... نسألك خير هذه القرية، و خير اهلها، و نعوذ بك من شرها و شر اهلها، و شر ما فيها

:" خداوندا! اى پروردگار آسمانها و آنچه بر آن سايه افكنده‌اند، و اى پروردگار زمينها و آنچه بر خود حمل كرده‌اند ... از تو خير اين آبادى و خير اهل آن را مى‌خواهيم، و به تو از شر آن و شر اهلش، و شر آنچه در آن است پناه مى‌بريم".

سپس فرمود: بسم اللَّه حركت كنيد، و به اين ترتيب شبانه به كنار" خيبر" رسيدند، و صبحگاهان كه اهل" خيبر" از ماجرا با خبر شدند خود را در محاصره سربازان اسلام ديدند، سپس پيامبر ص قلعه‌ها را يكى بعد از ديگرى فتح كرد، تا به آخرين قلعه‌ها كه از همه محكمتر و نيرومندتر بود

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست