نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 526
سابق نيز بعيد نيست.
***
در آخرين آيه مورد بحث براى تاكيد بيشتر روى همين مساله مىافزايد:
" چه بسيار فرشتگانى كه در آسمانها هستند و شفاعت آنها هيچگونه سودى
نمىبخشد، مگر بعد از آنكه خدا براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه شفاعت
دهد" (وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا
تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ
يَشاءُ وَ يَرْضى).
جايى كه فرشتگان آسمان با آن همه عظمت، حتى به صورت جمعى قادر بر شفاعت
نيستند، جز به اذن و رضاى پروردگار، از اين بتهاى بى شعور و فاقد هر گونه ارزش چه
انتظارى داريد؟ آنجا كه عقابان تيز پرواز پر و بالشان مىريزد از پشههاى ناتوان
چه كارى ساخته است؟ آيا شرمآور نيست كه مىگوئيد ما اين بتها را مىپرستيم تا
شفيعان ما بر درگاه خدا باشند؟! تعبير به" كم" (چه بسيار) در اينجا به
معنى عموم است يعنى هيچيك از فرشتگان نمىتوانند بى اذن و رضاى او شفاعت كنند،
زيرا اين تعبير در لغت عرب گاه در معنى جمعى به كار مىرود، همانگونه كه
واژه" كثير" در آيه 70 سوره اسراء به معنى عموم است: وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا
تَفْضِيلًا:
" ما بنى آدم را بر عموم مخلوقات خود برترى بخشيديم" و نيز در آيه
223 سوره شعرا در باره شياطين مىخوانيم: وَ
أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ:" اكثر آنها دروغگو
هستند" در حالى كه مىدانيم همه آنها دروغگو هستند [1] اما فرق ميان" اذن" و"
رضا" از اين نظر است كه" اذن" در جايى مىگويند كه شخص رضايت باطنى
خويش را آشكار كند، ولى رضايت اعم از آن
[1] ضمير جمع در" شفاعتهم"
با اينكه" ملك" مفرد است به خاطر رعايت مفهوم كلام است كه معنى جمعى
دارد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 526