نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 519
همچون" عبد العزى" و" عبد منات" براى افراد يا براى بعضى
از قبائل انتخاب مىكردند [1]
2- اسمهاى بى مسمى!
يكى از قديمترين سرچشمههاى شرك و دوگانه پرستى يا چند گانه پرستى تنوع
موجودات عالم است، از آنجا كه افراد كوتهفكر نمىتوانستند باور كنند اينهمه
موجودات گوناگون و متنوعى كه در آسمان و زمين است مخلوق خداوند يگانه مىباشد
(زيرا مقياس را خودشان قرار مىدادند كه هميشه در يك يا تعداد محدودى از كارها
تسلط و مهارت داشتند) لذا براى هر نوعى از انواع موجودات خدايى قائل بودند، كه از
آن تعبير به" رب النوع" مىكردند، مانند رب النوع دريا، رب النوع صحرا،
رب النوع باران، رب النوع آفتاب، رب النوع جنگ، و رب النوع صلح! اين خدايان پندارى
كه گاه از آنها به عنوان فرشتگان نيز ياد مىكردند به عقيده آنها حكمرانان اين
جهان بودند، و در هر قسمت مشكلى پيدا مىشد به رب النوع آن پناه مىبردند، سپس از
آنجا كه ربالنوعها موجودات محسوسى نبودند، تمثالهايى براى آنها ساخته و آنها را
عبادت مىكردند.
اين عقايد خرافى از يونان به مناطق ديگر، و سرانجام به محيط حجاز منتقل شد،
ولى از آنجا كه عرب به خاطر توحيد ابراهيمى كه در ميان آنها به يادگار مانده بود
نمىتوانست وجود اللَّه را منكر شود، اين عقائد را به هم آميخت، و در عين عقيده به
وجود خداوند متعال" اللَّه" اعتقاد به فرشتگانى پيدا كرد كه رابطه آنها
با خدا رابطه دختر و پدر بود، و بتهاى سنگى و چوبى مظهر