responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 444

در نخستين آيه مورد بحث به عنوان يك نتيجه‌گيرى از آيات گذشته مى‌فرمايد:" حال كه چنين است تذكر و يادآورى كن" (فذكر).

چرا كه دلهاى حق‌طلبان با شنيدن اين سخنان، آماده‌تر مى‌شود، و هنگام آن رسيده است كه سخنان حق را براى آنها بيان كنى.

اين تعبير به خوبى نشان مى‌دهد كه هدف اصلى از ذكر آن همه نعمتها و مجازاتهاى اين دو گروه آماده ساختن زمينه روحى براى پذيرش حقايق تازه است، و در حقيقت هر گوينده‌اى نيز براى تاثير سخن و نفوذ كلامش بايد از اين روش بهره‌گيرى كند.

سپس به ذكر اتهامات و نسبتهاى ناروايى كه دشمنان لجوج و معاند به پيامبر ص مى‌دادند پرداخته، مى‌فرمايد:" به لطف پروردگارت، و به بركت نعمتهايش تو كاهن و مجنون نيستى"! (فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ‌).

" كاهن" به كسى گفته مى‌شد كه خبر از اسرار غيبى مى‌داد و غالبا مدعى بود كه با جنيان ارتباط دارد و اخبار غيبى را از آنها مى‌گيرد، مخصوصا در عصر جاهليت كاهنان بسيارى بودند، از جمله دو كاهن معروف" شق" و" سطيح" آنها در حقيقت افراد هوشيارى بودند كه از هوش خود سوء استفاده كرده و با اين ادعاها سر مردم را گرم مى‌كردند، كهانت در اسلام حرام و ممنوع است و اعتبارى به قول كاهنان نيست، زيرا اسرار غيب مخصوص خدا است و سپس به هر كس از انبياء و امامان آنچه مصلحت بداند تعليم مى‌كند.

به هر حال قريش براى پراكنده ساختن مردم از اطراف پيامبر اسلام ص اين تهمتها را به او مى‌بستند، گاه كاهنش مى‌خواندند، و گاه مجنون، و عجب اينكه به تضاد اين دو وصف نيز واقف نبودند، زيرا كاهنان افراد هوشيارى بودند، بر خلاف مجنون، و جمع اين دو افترا در آيه فوق شايد اشاره به همين پراكنده‌گويى آنها باشد.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 444
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست