نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 344
هشدار و تهديدى است براى مجرمان بى ايمان.
نخست روى سخن را به پيامبر كرده، مىفرمايد:" آيا داستان و خبر مهمانهاى
بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است"؟! (هَلْ
أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ) [1] تعبير
به" مكرمين" (اكرام شدگان) يا به خاطر اين است كه اين فرشتگان ماموران
حق بودند، و در آيه 26 سوره انبياء نيز در باره فرشتگان مىخوانيم: بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ" آنها بندگانى هستند محترم" و يا به خاطر احتراماتى است كه ابراهيم
براى آنها قائل شد و يا به هر دو جهت.
***
سپس به شرح حال آنها پرداخته، مىگويد:" آن زمان كه بر ابراهيم وارد
شدند و گفتند: سلام بر تو! او گفت: سلام بر شما كه جمعيتى ناشناختهايد"! (إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ
قَوْمٌ مُنْكَرُونَ) [2] بعضى گفتهاند ابراهيم ع مساله ناشناخته بودن
آنها را در درون دل گفت، نه به صورت آشكار (چرا كه اين سخن با مساله احترام مهمان
سازگار نيست).
ولى اين معمول است كه گاهى ميزبان در عين احترام به ميهمان مىگويد:
[1]" ضيف" معنى وصفى دارد،
و بر مفرد و جمع اطلاق مىشود، و لذا با" مكرمين" كه جمع است توصيف شده
و اين كه بعضى گفتهاند مصدر است و تثنيه و جمع ندارد درست به نظر نمىرسد، ولى به
گفته" زمخشرى" در" كشاف" چون در اصل مصدر بوده، بعد از آن كه
معنى وصفى به خود گرفت نيز در مفرد و جمع هر دو استعمال مىشود. (دقت كنيد)
[2]" سلاما" منصوب به فعل
محذوفى است و در تقدير چنين است" نسلم عليكم سلاما" و سلام"
مبتداء" است و" خبر" آن محذوف است، و در اصل" عليكم
سلام" (يا سلام عليكم) بوده است گويا ابراهيم (ع) مىخواست تحيتى بالاتر از
تحيت آنها بگويد، زيرا" جمله اسميه" دلالت بر ثبات و دوام دارد (تفسير
كشاف ج 4 ص 401).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 344