نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 210
مىگويد:
" اعراب باديهنشين گفتند: ايمان آوردهايم، به آنها بگو: شما ايمان
نياوردهايد، بگوئيد اسلام آوردهايم، ولى هنوز ايمان وارد قلب شما نشده
است"! (قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ
تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي
قُلُوبِكُمْ).
طبق اين آيه تفاوت" اسلام" و" ايمان"، در اين است
كه" اسلام" شكل ظاهرى قانونى دارد، و هر كس شهادتين را بر زبان جارى كند
در سلك مسلمانان وارد مىشود، و احكام اسلام بر او جارى مىگردد.
ولى ايمان يك امر واقعى و باطنى است و جايگاه آن قلب آدمى است، نه زبان و ظاهر
او.
" اسلام" ممكن است انگيزههاى مختلفى داشته باشد، حتى انگيزههاى
مادى و منافع شخصى، ولى" ايمان" حتما از انگيزههاى معنوى، از علم و
آگاهى، سرچشمه مىگيرد، و همان است كه ميوه حيات بخش تقوى بر شاخسارش ظاهر مىشود.
اين همان چيزى است كه در عبارت گويايى از پيغمبر گرامى اسلام ص آمده است:
الاسلام علانية، و الايمان فى القلب:
" اسلام امر آشكارى است، ولى جاى ايمان دل است" [1] و در حديث
ديگرى از امام صادق ع مىخوانيم:
الاسلام يحقن به الدم و تؤدى به الامانة، و تستحل به الفروج، و الثواب على
الايمان:
با اسلام خون انسان محفوظ، و اداى امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مىشود،
ولى ثواب بر ايمان است" [2]