responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 180

" لا تلمزوا" از ماده" لمز" بر وزن (طنز) به معنى عيبجويى و طعنه زدن است، و بعضى فرق ميان" همز" و" لمز" را چنين گفته‌اند كه" لمز" شمردن عيوب افراد است در حضور آنها، و" همز" ذكر عيوب در غياب آنها است، و نيز گفته‌اند كه" لمز" عيبجويى با چشم و اشاره است، در حالى كه" همز" عيبجويى با زبان است (شرح بيشتر پيرامون اين موضوع به خواست خدا در تفسير سوره" همزه" خواهد آمد).

جالب اينكه قرآن در اين آيه با تعبير" انفسكم" به وحدت و يكپارچگى مؤمنان اشاره كرده و اعلام مى‌دارد كه همه مؤمنان به منزله نفس واحدى هستند و اگر از ديگرى عيبجويى كنيد در واقع از خودتان عيبجويى كرده‌ايد!.

و بالآخره در مرحله سوم مى‌افزايد:" و يكديگر را با القاب زشت و ناپسند ياد نكنيد" (وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ).

بسيارى از افراد بى بند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند كه بر ديگران القاب زشتى بگذارند، و از اين طريق آنها را تحقير كنند، شخصيتشان را بكوبند، و يا احيانا از آنان انتقام گيرند، و يا اگر كسى در سابق كار بدى داشته سپس توبه كرده و كاملا پاك شده باز هم لقبى كه بازگو كننده وضع سابق باشد بر او بگذارند.

اسلام صريحا از اين عمل زشت نهى مى‌كند، و هر اسم و لقبى را كه كوچكترين مفهوم نامطلوبى دارد و مايه تحقير مسلمانى است ممنوع شمرده.

در حديثى آمده است كه روزى" صفيه" دختر" حيى ابن اخطب" (همان زن يهودى كه بعد از ماجراى فتح خيبر مسلمان شد و به همسرى پيغمبر اسلام ص در آمد) روزى خدمت پيامبر ص آمد در حالى كه اشك مى‌ريخت، پيامبر ص از ماجرا پرسيد، گفت: عايشه مرا سرزنش مى‌كند و مى‌گويد:

" اى يهودى‌زاده"! پيامبر ص فرمود: چرا نگفتى پدرم هارون است، و عمويم‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 180
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست