نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 168
يعنى تنها به در هم شكستن قدرت طايفه ظالم قناعت نكند، بلكه اين پيكار بايد
زمينهساز صلح باشد، و مقدمهاى براى ريشه كن كردن عوامل نزاع و درگيرى و گرنه با
گذشتن زمان كوتاه يا طولانى بار ديگر كه ظالم در خود احساس توانايى كند برمىخيزد
و نزاع را از سر مىگيرد.
بعضى از مفسران از تعبير" بالعدل" استفاده كردهاند كه اگر در ميان
اين دو گروه حقى پايمال شده، يا خونى ريخته شده كه منشا درگيرى و نزاع گشته است،
بايد آنهم اصلاح شود، و گرنه" اصلاح بالعدل" نخواهد بود [1] و از آنجا كه
تمايلات گروهى گاهى افراد را به هنگام قضاوت و داورى به سوى يكى از" دو طايفه
متخاصم" متمايل مىسازد، و بى طرفى داوران را نقض مىكند قرآن در چهارمين و
آخرين دستور به مسلمانان هشدار داده كه:
" قسط و عدل و نفى هر گونه تبعيض را رعايت كنيد كه خداوند عدالتپيشهگان
را دوست دارد" (وَ أَقْسِطُوا إِنَّ
اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) [2]
***
در آيه بعد
براى تاكيد اين امر و بيان علت آن مىافزايد:
" مؤمنان برادر يكديگرند، بنا بر اين در ميان دو برادر خود، صلح را بر
قرار كنيد" (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ
فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ).
[2]" مقسطين" از ماده"
قسط" است، و آن در اصل به معنى سهم عادلانه است، و هنگامى كه به صورت فعل
ثلاثى مجرد استعمال شود (قسط بر وزن ضرب) به معنى ظلم كردن و گرفتن سهم عادلانه
ديگرى است، اما هنگامى كه به صورت ثلاثى مزيد به كار رود و" اقسط" گفته
شود به معنى عدالت و دادن سهم عادلانه هر كس به خود او است در اينكه آيا قسط و عدل
يك معنى دارند يا با هم متفاوتند شرحى در جلد ششم صفحه 143 (ذيل آيه 29 سوره
اعراف) آوردهايم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 168