نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 479
سوم است يعنى اين منافقان بيماردل را از كنايهها و نيشها و تعبيرات موذيانه و
منافقانهشان مىتوان شناخت.
هر جا سخن از جهاد است آنها به نحوى در تضعيف اراده مردم مىكوشند، هر جا سخن
از حق و عدالت است آن را به سوى ديگرى منحرف مىسازند، و آنجا كه از نيكان و پاكان
و پيشگامان اسلام سخن به ميان مىآيد به نحوى مىكوشند آنها را لكهدار و كم
اعتبار كنند.
لذا در حديث معروفى از" ابو سعيد خدرى" نقل شده است كه مىگويد:
لحن القول بغضهم على بن ابى طالب، و كنا نعرف المنافقين على عهد رسول اللَّه
ببغضهم على بن ابى طالب:" منظور از" لحن القول" بغض على بن ابى
طالب ع است، و ما منافقان را در عصر پيامبر ص از طريق عداوت با على ع
مىشناختيم" [1] آرى اين
يكى از نشانههاى بارز منافقان بود كه نسبت به اولين مؤمن از ميان مردان، و نخستين
پيشگام جانباز اسلام عداوت مىورزيدند.
اصولا ممكن نيست انسان چيزى را در دل داشته باشد و بتواند براى مدت طولانى آن
را چنان مكتوم دارد كه حتى در كنايات و اشارات و لحن كلام او ظاهر نشود، لذا در
حديثى از امير مؤمنان على ع مىخوانيم:
ما اضمر احد شيئا
[1]" مجمع البيان" ذيل آيات
مورد بحث- ضمنا مضمون اين حديث را جمعى از بزرگان" اهل سنت" در كتابهاى
خود نقل كردهاند از جمله" احمد" در كتاب" فضائل" و" ابن
عبد البر" در" استيعاب" و" ذهبى" در" تاريخ اول
الاسلام" و" ابن اثير" در" جامع الاصول" و" علامه
گنجى" در" كفاية الطالب" و" محب الدين طبرى" در"
رياض النضرة" و" سيوطى" در" در المنثور" و"
آلوسى" در" روح المعانى" و گروه ديگرى در كتابهاى خود آوردهاند، و
نشان مىدهد يكى از روايات مسلمى است كه از پيغمبر گرامى اسلام نقل شده (براى توضيح
بيشتر به" احقاق الحق" جلد سوم صفحه 110 به بعد مراجعه فرمائيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 479