نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 42
بابل شده
است، تا بحث نكوهش تقليد را كه در آيات قبل آمده بود تكميل كند، زيرا اولا ابراهيم
ع بزرگترين نياى عرب بود كه همه او را محترم مىشمردند و به تاريخش افتخار
مىكردند، هنگامى كه او پردههاى تقليد را مىدرد اينها نيز اگر راست مىگويند
بايد به او اقتدا كنند.
اگر بنا هست
تقليدى از نياكان شود چرا از بتپرستان تقليد كنند؟ از ابراهيم پيروى نمايند.
ثانيا:
بتپرستانى كه ابراهيم در مقابل آنها قيام كرد به همين استدلال واهى (پيروى از
پدران) تكيه مىكردند، و ابراهيم هرگز آن را از آنها نپذيرفت، چنان كه قرآن در
سوره انبياء آيه 53 و 54 مىگويد: قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها
عابِدِينَ قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ:"
بتپرستان گفتند: ما پدران خود را ديديم كه آنها را عبادت مىكنند (ابراهيم) گفت
مسلما شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بودهايد"! ثالثا: اين يك نوع دلدارى
براى پيامبر اسلام ص و مسلمانان نخستين است كه بدانند اينگونه مخالفتها و
بهانهجوئيها هميشه بوده است، نبايد سست و مايوس شوند.
نخست
مىفرمايد:" به خاطر بياور هنگامى كه ابراهيم به پدرش (عمويش آذر) و قوم
بتپرستش گفت من از آنچه شما مىپرستيد بيزارم"! (وَ إِذْ
قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ)
[1]
***
و از آنجا كه بسيارى از بتپرستان خدا را نيز پرستش مىكردند
ابراهيم بلافاصله او را استثناء كرده، مىگويد:" مگر آن خدايى كه مرا آفريده
كه او
[1]" براء" (بر وزن سوار) مصدر و به
معنى" تبرى" است، و در اينگونه موارد معنى وصفى به طورى مؤكد و مبالغه
دارد (مانند زيد عدل) و چون مصدر است مفرد و جمع مذكر و مؤنث در آن يكسان مىباشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 42