نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 263
" علماى خود را رب و پروردگار خويش قرار دادهاند" (توبه- 31).
در حديث نيز آمده است كه امام باقر و امام صادق ع فرمودند:
اما و اللَّه ما صاموا لهم، و لا صلوا، و لكنهم احلوا لهم حراما و حرموا عليهم
حلالا، فاتبعوهم و عبدوهم من حيث لا يشعرون:
" به خدا سوگند آنها (يهود و نصارى) براى پيشوايان خود نماز و روزه بجا
نياوردند، ولى پيشوايانشان حرامى را براى آنها حلال، و حلالى را حرام كردند، و
آنها پذيرفتند و پيروى نمودند، و بىآنكه توجه داشته باشند آنها را عبادت و پرستش
كردند"! [1] ولى
بعضى از مفسران اين تعبير را اشاره به بت پرستان قريش مىدانند كه به هر چيز دل
مىبستند از آن بتى مىساختند و در برابر آن عبادت مىكردند و هر گاه جسم ديگرى را
مىيافتند كه جلب توجهشان را مىنمود بت اول را كنار گذاشته از دومى بت مىساختند!
و به اين ترتيب معبود آنها چيزى بود كه هواى نفس آنها بپسندد [2] ولى تعبير" مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ":" كسى كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار دهد" با تفسير اول
هماهنگتر است.
در مورد جمله" أَضَلَّهُ اللَّهُ
عَلى عِلْمٍ" تفسير معروف همان است كه در بالا گفتيم
يعنى" خداوند با علم به اينكه استحقاق هدايت ندارند آنها را گمراه كرده است
اشاره به اينكه آنها با دست خود تمام چراغهاى هدايت را شكسته، و راههاى نجات را
بروى خود بسته، و پلهاى بازگشت را پشت سر خود ويران كردهاند، در چنين شرايطى
خداوند لطف و رحمتش را از آنها بر مىگيرد و حس تشخيص نيك و بد را از آنها سلب
مىكند، گويى قلب و