نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 206
روا مىداشتى، براى خود قدرتى شكست ناپذير و احترامى فوق العاده قائل بودى.
آرى اين تو بودى كه با آن همه غرور هر جنايتى را مرتكب شدى، اكنون بچش نتيجه
اعمالت را كه در برابر چشمان تو مجسم شده است، و همانگونه كه جسم و جان مردم را
سوزاندى اكنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مىسوزد.
در حديثى آمده است پيغمبر گرامى اسلام ص روزى دست ابو جهل را گرفت و
فرمود:" اولى لك فاولى":" منتظر باش ابو جهل! منتظر باش"! ابو
جهل ناراحت شد و دست خود را كشيد و گفت: باى شىء تهددنى؟
ما تستطيع انت و صاحبك ان تفعلا بى شيئا! انى لمن اعز هذا الوادى و اكرمه!:
مرا به چه چيز تهديد مىكنى؟ نه تو و نه صاحبت (خدا) قادر نيستيد با من كارى
كنيد! در سراسر اين سرزمين مكه من از همه نيرومندتر و گرامىترم" آيه فوق
ناظر به همين معنى است، مىگويد: هنگامى كه او را در آتش دوزخ مىافكنند، به او
مىگويند بچش! اى مرد نيرومند گرامى سرزمين مكه"! [1]
***
و در آخرين آيه مورد بحث مىافزايد: به
آنها خطاب مىشود:" اين همان چيزى است كه پيوسته در باره آن شك و ترديد
مىكرديد" (إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ).
چقدر در آيات مختلف قرآن با انواع دلائل، واقعيت و حقانيت اين روز به شما
گوشزد شد، مگر به شما نگفتيم: رستاخيز را در عالم گياهان بنگريد" كَذلِكَ الْخُرُوجُ": رستاخيز شما نيز همين گونه است؟! (ق- 11)
[1]" تفسير مراغى" جلد 25
صفحه 135 (ذيل آيات مورد بحث) و" تفسير روح المعانى" و" تفسير كبير
فخر رازى".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 206