نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 204
معنى" كره و خرما" است (شايد منظور او نيز استهزا بود) وقتى ابو جهل
اين سخن را شنيد از روى سخريه صدا زد، كنيز!" مقدارى كره و خرما بياور تا
زقوم كنيم"! مىخوردند و مسخره مىكردند، و مىگفتند محمد ما را به اينها
مىترساند. [1] ضمنا
بايد توجه داشت كه" شجره" در لغت عرب و استعمالات قرآنى گاه به
معنى" درخت" و گاه به معنى مطلق" گياه" مىآيد.
" اثيم" از ماده" اثم" به معنى كسى است كه بر گناه مداومت
مىكند و در اينجا منظور كفار لجوج و تجاوز كار و پر گناه است.
سپس مىافزايد:" همانند فلز گداخته در شكم گنهكاران مىجوشد"! (كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ).
***
" جوششى همچون آب سوزان" (كَغَلْيِ الْحَمِيمِ).
" مهل" به گفته بسيارى از مفسران و ارباب لغت، فلز مذاب و گداخته
است و به گفته بعضى ديگر همچون راغب در مفردات به معنى" تفاله و دردى تهنشين
شده روغن" است كه چيزى است بسيار نامطلوب ولى معنى اول مناسبتر به نظر مىرسد.
" حميم" به معنى آب داغ و جوشان و گاه به دوستان صميمى و گرم نيز
اطلاق مىشود، و در اينجا منظور همان معنى اول است.
به هر حال هنگامى كه گياه زقوم وارد شكم آنها مىشود، حالت حرارت فوق
العادهاى ايجاد كرده، و همچون آبى جوشان غليان پيدا مىكند، و بجاى اينكه اين غذا
مايه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مىآفريند.
***
سپس مىفرمايد: به ماموران دوزخ خطاب مىشود:" اين كافر پر گناه را