نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 136
بعضى جمله" وَ هُمْ يَعْلَمُونَ" را مكمل" إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِ" دانستهاند كه مطابق آن مفهوم جمله چنين مىشود تنها كسانى حق شفاعت
دارند كه به توحيد شهادت دهند و از حقيقت آن آگاه باشند ولى تفسير اول مناسبتر
است.
و به هر حال اين آيه شرط عمده شفعاء را در پيشگاه خدا مشخص مىسازد، آنها
كسانى هستند كه گواهان حقند، و حق را در تمام مراحل مىشناسند، و از روح توحيد به
خوبى آگاهند، و از شرائط شفاعت شوندگان نيز با خبرند.
سپس از معتقدات خود مشركان گرفته، به آنها پاسخ دندانشكن مىدهد و
مىگويد:" اگر از آنها سؤال كنى چه كسى آنها را آفريده است؟ به طور مسلم
مىگويند: اللَّه"! (وَ لَئِنْ
سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ).
كرارا گفتهايم در ميان مشركان عرب و غير عرب كمتر كسى پيدا مىشد كه بتها را
خالق و آفريننده بداند، بلكه آنها بتها را به عنوان وساطت و شفاعت در پيشگاه خدا،
و يا به عنوان اينكه سمبل و نشانهاى هستند از وجودهاى مقدس اولياء اللَّه، به
ضميمه اين بهانه كه معبود ما بايد موجود محسوسى باشد تا با آن انس بگيريم، پرستش
مىكردند، لذا هر گاه در باره خالق از آنها سؤال مىشد خالق را" اللَّه"
معرفى مىكردند.
قرآن بارها اين حقيقت را يادآور مىشود كه پرستش تنها براى خالق و مدبر اين
عالم شايسته است، و شما كه خالق و مدبر را او مىدانيد راهى جز اين نداريد كه
عبوديت و الوهيت را نيز مخصوص او بشمريد.
لذا در پايان آيه به عنوان ملامت و سرزنش مىگويد اكنون كه چنين است چگونه از
عبادت خدا به سوى غير او بازگردانده و منحرف مىشوند"؟! (فانى يؤفكون).
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 136